معاون برنامهریزی و بازرگانی طرحهای نیروگاهی بیع متقابل شرکت برق حرارتی گفت: از عمدهترین چالشهایی پیش روی اجرای پروژههای نیروگاهی بیع متقابل میتوان به عدم تأمین نقدینگی سهم آورده از سوی مالکین نیروگاه؛ عدم وصول کامل و بهموقع مطالبات و درآمدهای ناشی از فروش برق بخش گاز نیروگاه بهعنوان سرمایه در گردش برای تزریق به پروژه؛ تضامین و وثایق سنگین بانکی برای اخذ تسهیلات؛ پایین بودن نرخ خرید برق در بازار عمدهفروشی برق اشاره نمود.
مهرداد امیرزاده، معاون برنامهریزی و بازرگانی طرحهای نیروگاهی بیع متقابل شرکت برق حرارتی در یادداشتی نوشت: پروژههای نیروگاهی بیع متقابل میتواند از منظر رعایت مسائل زیستمحیطی، افزایش ظرفیت و راندمان نیروگاهها، صرفهجویی در منابع انرژی، ایجاد اشتغال پایدار و پارهای دیگر از موضوعات اقتصادی ازجمله ایجاد درآمد عملیاتی، مثمر ثمر باشد و بدون شک اجرای آنها میتواند گامی مؤثر در استفاده از ظرفیتهای موجود و توسعه بهینه اقتصادی کشور گردد.
با توجه به افزایش سالانه مصرف انرژی الکتریکی و نیاز به تأمین برق مطمئن و پایدار ضروری است سالانه متناسب با برآورد افزایش مصرف برق در پیک شبکه نسبت به طراحی و تدوین سازوکارهایی بهمنظور مدیریت مصرف برق و افزایش توان تولیدی از طریق روشهای مختلف ازجمله احداث بخش بخار نیروگاههای گازی با استفاده از سرمایهگذاریهای جدید در حوزه برق حرارتی اقدام نمود که از روشهای متداول موجود میتوان به قراردادهای بیع متقابل احداث بخش بخار نیروگاههای گازی و تکمیل چرخه سیکل ترکیبی و بازپرداخت هزینههای سرمایهگذاری از محل درآمدهای ناشی از صرفهجویی سوخت اشاره نمود.
برمبنای همین روش و در راستای تکمیل چرخه سیکل ترکیبی نیروگاههای گازی، بهمنظور کاهش گازهای گلخانهای، صرفهجویی در سوخت مصرفی، افزایش راندمان و افزایش ظرفیت تولید برق کشور، پایداری و پایایی شبکه و به وجود آوردن فرصتهای شغلی جدید قراردادهایی منعقد گردید تا از طریق سرمایهگذاریهای جدید و با استفاده از انرژی حرارتی خروجی از اگزوز واحدهای گازی مزیتهای یادشده به وجود آید.
در توصیف قراردادهای بیع متقابل میتوان گفت که قراردادهای یادشده به مجموعهای از روشهای معاملاتی اطلاق میگردد که بهموجب آن سرمایهگذار تعهد میکند تمام یا بخشی از منابع مالی موردنیاز برای ایجاد، توسعه، بازسازی و اصلاح واحد تولیدی یا خدماتی را سرمایهگذاری نماید و بازپرداخت سهم آورده خود و هزینههای تبعی آن را از محل فروش کالا و خدمات تولیدی و یا منافع حاصله دریافت نماید.
بازپرداخت هزینههای سرمایهگذاری این پروژههای نیروگاهی میبایستی وفق قرارداد از محل سوخت صرفهجوئی شده پرداخت گردد که با پیگیریهای بهعملآمده سازوکارهای قانونی موردنیاز پیشنهاد و مصوب گردید که تاکنون منجر به بازپرداخت بخشی از تعهدات سرمایهگذاران پروژههای نیروگاهی بیع متقابل موجود گردیده است که از آن جمله میتوان به صدور حواله تحویل سوخت صرفهجوئی شده واحدهای بخار شماره ۱و۲ نیروگاه پرند در بازه زمانی آبان لغایت دیماه ۱۳۹۷ اشاره نمود که وفق آئیننامه اجرایی بند "و" تبصره ۱ مادهواحده قانون بودجه سال جاری در اختیار سرمایهگذار قرارگرفته است.
همچنین با اقدامات بهعملآمده مابقی تعهدات قراردادی مذکور در ارتباط با صرفهجوئی سوخت واحدهای ۱ و۲ بخار نیروگاه پرند در دست اخذ تأییدیه سازمان مدیریت و وزارت نفت میباشد که میتواند منجر به بازپرداخت هزینههای سرمایهگذاری گردد. بدیهی است بازپرداخت هزینههای سرمایهگذاری مابقی پروژه های نیروگاهی با استفاده از همین سازوکار و پس از صدور صورتحسابهای تولید انرژی و محاسبه سوخت صرفهجوئی شده عملیات خواهد گشت.
نکته قابل توجهی که در قراردادهای بیع متقابل وجود دارد این است که انرژی تولیدی بخش بخار در طول مدت قرارداد متعلق به شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی بوده و از بابت فروش برق واحد بخار ماهیانه برای شرکت تحصیل درآمد میگردد. ضمناٌ طبق قرارداد، گواهی ظرفیت واحدهای مذکور نیز متعلق به شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی بوده و پیشبینی میشود که از این محل نیز درآمدهای برای شرکت محقق گردد. همچنین با توجه به اهداف اقتصاد مقاومتی، استفاده حداکثری از پتانسیلها و ظرفیتهای موجود، کاهش هزینهها، کاهش پارامترهای منفی اثرگذار بر محیطزیست، افزایش ظرفیت تولید انرژی، افزایش راندمان نیروگاه، کسب درآمد بیشتر و ایجاد اشتغال پایدار میباشد که این موضوع طبعاٌ مزیت اجرای پروژههای نیروگاهی بیع متقابل را افزایش میدهد و میتوان به جرئت گفت یکی از مهمترین سیاستهای وزارت نیرو در حوزه اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، اجرای پروژههای نیروگاهی بیع متقابل میتواند باشد.
در همین راستا و با توجه به محدودیتهای تأمین مالی برای اجرای پروژههای نیروگاهی بیع متقابل دولتی و با استفاده از قابلیتهای موجود در ماده ۲۷ قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و همچنین تبصره ۱۹ قانون بودجه سنواتی کشور، شرکت مادر تخصصی تولید برق حرارتی در نظر دارد در قالب سازوکار مشارکت عمومی – خصوصی نسبت به واگذاری و توسعه برخی از نیروگاه های گازی اقدام نماید. در همین ارتباط و بهمنظور توسعه نیروگاه گازی ایرانشهر، مشاور انتخاب، اسناد مناقصه تهیه، مناقصه برگزار و شرکت فراب بهعنوان برنده مناقصه جهت توسعه نیروگاه یادشده مشخص گردید. چنانچه این الگو با موفقیت اجرا گردد میتواند مدلی برای اجرای سایر پروژههای نیروگاهی بیع متقابل دولتی گردد.
با تمام مزیتهای که عنوان گردید، مشکلاتی در اجرای این مهم وجود دارد که عمدهترین چالشهایی پیش روی اجرای پروژههای نیروگاهی بیع متقابل شامل موارد ذیل میباشد:
عدم تأمین نقدینگی سهم آورده از سوی مالکین نیروگاه
عدم وصول کامل و بهموقع مطالبات و درآمدهای ناشی از فروش برق بخش گاز نیروگاه بهعنوان سرمایه در گردش برای تزریق به پروژه
تضامین و وثایق سنگین بانکی برای اخذ تسهیلات
پایین بودن نرخ خرید برق در بازار عمدهفروشی برق
این نکته حائز اهمیت است که پروژههای نیروگاهی بیع متقابل میتواند از منظر رعایت مسائل زیستمحیطی، افزایش ظرفیت و راندمان نیروگاهها، صرفهجویی در منابع انرژی، ایجاد اشتغال پایدار و پارهای دیگر از موضوعات اقتصادی ازجمله ایجاد درآمد عملیاتی، مثمر ثمر باشد و بدون شک اجرای آنها میتواند گامی مؤثر در استفاده از ظرفیتهای موجود و توسعه بهینه اقتصادی کشور گردد.
گفتنی است، در پروژههای نیروگاهی بیع متقابل با استفاده از حرارت خروجی اگزوز واحدهای گازی و هدایت آن به تجهیزات بخش بخار، انرژی الکتریکی تولید میگردد. این میزان انرژی تولیدی بهصورت میانگین در هر واحد بخار سالیانه باعث صرفهجویی معادل ۲۵۰میلیون مترمکعب سوخت، تولید انرژی الکتریکی معادل ۸۰۰میلیون کیلووات ساعت، افزایش راندمان نیروگاههای هدف از متوسط ۳۲ به حدود ۴۷ درصد در حالت سیکل ترکیبی، افزایش پایداری و پویایی شبکه برق، اشتغال نیروی انسانی معادل ۲۰۰ نفر بهصورت میانگین در طول دوران ساخت و حدود ۴۰ نفر بهصورت دائم در زمان بهره-برداری میشود. مضاف بر اینکه کاهش ۴۵ درصدی دی اکسیدکربن و بهبود کیفیت هوا را نیز به دنبال خواهد داشت.